امتحانات دانشگاه

دفه قبلی که گذاشتم مثه اینکه عکساش نیومد. در عوض ایندفه کاملترشو گذاشتم...

این یک تراژدی خنده دار است...

شروع ترم

یک هفته بعد از شروع ترم

دو هفته بعد از شروع ترم

قبل از میان ترم

در طول امتحان میان ترم

بعد از امتحان میان ترم

قبل از امتحان پایان ترم

اطلاع از برنامه پایان ترم

7 روز قبل از پایان ترم

6 روز قبل از پایان ترم

5 روز قبل از پایان ترم

4 روز قبل از پایان ترم

2 روز قبل از پایان ترم

1 روز قبل از پایان ترم

شب قبل از امتحان

ا ساعت قبل از امتحان

در طول امتحان

هنگام خروج از سالن امتحان

فـــاتــحـــــــــــــــــه!!!


من که میدونم منظورش چی بود...!(طنز)

شنبه: همون لحظه که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم. هرکجا می رفتم اونو می دیدم. یکبار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم صداشو نازک کردو گفت: ببخشید.
من که میدونم منظورش چی بود. تازه ساعت ۵/۹ هم که داشتم بورد رو میخوندم اومد پشت سرم شروع به خوندن بورد کرد. آره دقیقا می دونم منظورش چیه. اون میخواد زن من بشه.
بچه ها میگفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم.

یکشنبه: امروز ساعت ۹ به دانشکده رفتم. موقع رفتن تو سرویس یه خانومی پشت سرم نشسته بود و با رفیقش می گفتن ومی خندیدن. تازه به من گفت ببخشید آقا میشه شیشه پنجرتونو ببندین. من که میدونم منظورش چی بود. اسمش رو میدونستم اسمش نرگسه.
مثل روز معلوم بود که با این خنده هاش میخواد دل منو نرم کنه که بگیرمش. راستیتش منم از اون بدم نمیاد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم.

دوشنبه: امروز به محض اینکه وارد دانشکده شدم سر کلاس رفتم. بعد از کلاس مینا یکی از همکلاسیهام جزوه منو ازم خواست. من که میدونم منظورش چی بود. حتما مینا هم علاقه داره با من ازدواج کنه. راستیتش منم ازش بدم نمی آد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم.

سه شنبه: امروز اصلا روز خوبی نبود. نه از مریم خبری بود نه از نرگس نه از مینا. فقط یکی ازم پرسید آقا ببخشید امور دانشجویی کجاست؟ من که میدونستم منظورش چی بود. ولی تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کیفش آبی بود احتمالا استقلالیه.
وقتی جریان رو به دوستم گفتم به من گفت: ای بابا! بدبخت منظوری نداشته. ولی من میدونم رفیقم به ارتباط بالای من با دخترا حسودیش میشه حالا به کوری چشم دوستم هم که شده هرطور شده با این یکی هم ازدواج می کنم.

چهارشنبه: امروز وقتی داشتم وارد سلف می شدم یک مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوه به دانشگاه ما اردو اومدند. یکی از دخترای اردو از من پرسید ببخشيد آقا! دانشکده پرستاری کجاست؟ من که می دونستم منظورش چیه. اما تو کار درستی خودم موندم که چطور این دختر ساوجی هم منو شناخته و به من علاقه پیدا کرده. حیف اسمش رو نفهمیدم. راستیتش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم هرطور شده پیداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکی گناه داره از عشق من پیر می شه.

پنج شنبه: یکی از دوستای هم دانشکده ایم به نام احمد منو به تریا دعوت کرد. من که میدونستم منظورش از این نوشابه خریدن چیه. میخواد که من بی خیال مینا بشم. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون عمرا قبول کنم.

جمعه: امروز صبح در خواب شیرینی بودم که داشتم خواب عروسی بزرگ خودم رو می دیدم. عجب شکوه و عظمتی بود داشتم انگشتم رو توی کاسه عسل فرو می کردم که… مادرم یکهو از خواب بیدارم کرد و گفت که برم چند تا نون بگیرم. وقتی تو صف نانوایی بودم دختر خانومی ازمن پرسید ببخشید آقا صف پنج تایی ها کدومه؟
من که میدونم منظورش چی بود اما عمرا اگه باهاش ازدواج کنم. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون من از دختری که به نانوایی بیاد زیاد خوشم نمی آد.

شنبه: امروز صبح زود از خواب بیدار شدم صبحانه را خوردم و اومدم که راه بیفتم که مادرم گفت: نمی خواد بری دانشگاه. امروز نوار مغزت آماده است برو از بیمارستان بگیر. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون مردم میگن من مشکل روانی دارم.
وقتی به بیمارستان رسیدم از خانوم مسئول آزمایشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت آقا لطفا چند دقیقه صبر کنید. من که میدونستم منظورش چی بود…

خاطرات ترم گذشته


  در طول ترم during the term
 
 سه روز مانده به امتحان  three days to the exam
 
 
دو روز مانده به امتحان two days to the exam
 شب امتحان at the exam night
 
 
 یک ساعت مانده به امتحان  one hour before the exam
 
 
 سر جلسه امتحان at the exam session
 
 
 هنگام خروج از جلسه out of the exam session
 
 
 یک هفته بعد از امتحان one week after the exam

نظرسنجی گوگل برای ثبت نوروز به نام ایران یا افغانستان


گوگل می خواد نوروز را به نام یکی از کشورهای ایران یا افغانستان بزاره. سریع همه به این سایت برید و تا وقتش تموم نشده به ایران رای بدید.

لطفا اطلاع رسانی کنید.

لینک:http://noroozingooglecalendarafghanvsiranvoteforsubmiteiraniannorooz.ern-co.com/persiannoroozvsafghanistannoroozvoteforsubmitnoroozingooglecalendar/index.php

مواظب تایم لاین فیسبوک باشید: راه برگشتی وجود ندارد


همانگونه که مطلع هستید، از هفته گذشته، قابلیت تایم لاین فیسبوک به صورت جهانی در اختیار تمامی کاربران این سایت قرار گرفت. اما اکثر کاربران از این موضوع آکاهی ندارند که در صورت فعال کردن این گزینه و تکمیل کردن مراحل خاطرات زندگی خود، دیگر قادر به تغییر آنها نخواهند بود. طبق این تنظیمان، با فعال کردن تایم لاین فیسبوک، صفحه پروفایل شخصی شما به ظاهر جدید تغییر خواهد کرد. به گزارش وین بتا، تا پیش از این، کاربران و برنامه نویسان توسعه دهنده ای که به تست تایم لاین فیسبوک می پرداختند این اجازه را داشتند که در صورت عدم تمایل تایم لاین را غیر فعال نمایند و صفحه پروفایل خود را به حالت قدیمی آن تبدیل کنند، اما اکنون فیسبوک تصمیم گرفته است این اجازه را ندهد. تمام کاربرانی که تایم لاین فیسبوک خود را فعال کرده اند تنها هفت روز وقت خواهند داشت تا ضمن مشاهده آن، بخش هایی که لازم است را ویرایش و به روز رسانی نمایند. پس از پایان این هفت روز، تایم لاین آنها برای تمام دوستانشان نمایش داده خواهد شد. همچنانکه در صفحه راهنمای فیسبوک نیز توضیح داده شده است، هیچ راهی برای غیر فعال کردن تایم لاین فیسبوک وجود ندارد. تا این لحظه، صفحه نظرات وبلاگ فیسبوک پر از کامنتهایی شده است که در آن کاربران خواهان بازگشت به پروفایل قدیمی خود هستند.

بسیار مهم

 

یک خانواده معروف در شهری در نزدیکی دریاچه میشیگان امریکا پسر 25 ساله خود را در حادثه آتش سوزی منزل در چهارم ژوئن امسال از دست داد.

این پسر که دو هفته قبل از حادثه از دانشگاه Wisconsin-Madison فارغ التحصیل شده بود ، برای دیدن خانواده اش به خانه می آید. بعد از صرف ناهار با پدر به اتاقش می رود تا قبل از آمدن مادرش به خانه و دیدن او، کمی استراحت کند. اما مدتی بعد همسایه ها با دیدن آتش به 911 زنگ می زنند. متاسفانه پسر خانواده در این حادثه جان خود را از دست می دهد .

وقتی پلیس علت حادثه را جستجو می کند متوجه می شود که او از   Laptopدر تخت موقع استراحت استفاده می کرده است.

استفاده از لپ تاپ در تخت بدلیل اینکه فن دستگاه بسیار گرم می شود و قابلیت خنک کردن سیستم را نخواهد داشت گاز مونواکسید کربن تولید می کند که کشنده و بی بو است و موجب خفگی می شود. همچنین دستگاه آتش می گیرد و خانه می سوزد.

تحقیقات نشان داد این پسر ابتدا از خفگی فوت نموده و سپس آتش سوزی رخ داده است.

لطفا مراقب باشید و هیچگاه در تخت و جایی که پتو و ملافه یا شرایطی مشابه وجود دارند که موجب گرم شدن لپ تاپ می شود، از این دستگاه استفاده نکنید.

حتی روی پای خود نیز نگذارید.

معرفی

سلام دوستان. منم قراره از امروز کارومو تو وبلاگ شروع کنم.امیدوارم بتونم مطالب مفیدیو براتون بزارم.