الان تو وبلاگ  بچه های صنایع غذایی خوندم که خوک ها به لحاظ فیزیک بدنی ،قادر به دیدن آسمان نیستند. دلم خیلییی سوخت واسشون :( خیلی گناه دارن طفلییییا :(((((((  آخه آسمون به این قشنگی حیف نبینن...

ولی طی جستجو برای عکس این مطلب به خیلی چیزهای عجیب برخورد کردم و فهمیدم که چه موجود ترسناکی میتونه باشه

 همچنین  با یادآوری کتاب قلعه حیوان جورج اورول فهمیدم که خوک ها مثل انسان ها ن ،چقدر میتونن متفاوت باشن !!!!!!!!!!!!!!! گاهی یک تصمیم کلی گرفته میشه ولی هنگامی که یک سری از بین ما در راس قرار میگیرن کم کم قوانین رو به نفع خودشون تعقییر میدن جوری که ما فکر میکنیم این قوانین از ابتدا به همین شکل بوده!!!!!! 


و ساکت میشینیم و فکر میکنیم که مثل آهنگ "یه حرفایی"که میگه ... 

                    

    یک حرف هایی همیشه هست که از درد توی سینه است

    مثل رپ خونی شاهین پر از عشق و پر از کینست

     پر از نگفته هایی که خیال کردیم یکی دیگه

       دلش طاقت نمیاره همه حرفامونو میگه میگه میگه

       همیشه آخر حرف ها پر از حرف های ناگفته است

      همیشه حال ما اینه همیشه دنیا آشفته است

     ولی من معتقدم اگه منتظر بمونیم آشفته میمونه  اگه ادعا میکنی که دانشجویی نباید ساکت بمونی و باید    حرفاتو خودت تا تهش بزنی  کاری که فکر میکنی درسته انجام بده اینجوری میتونی موفق بمونی و از آشفتگی بیاریش بیرون.حالا دیگه تصمیم با خودته......